بانو رقیه سلام الله علیها

دل مشغولی های من

بانو رقیه سلام الله علیها

دل مشغولی های من

رسانه وتغییر باورها

جمعه, ۱۶ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۴ ب.ظ

آلوین تافلر، در کتاب‌‌های سه‏‌گانه‌‌ی خود، به نام‌‌های «شوک آینده»، «موج سوم» و «جا‌به‌‌جایی در قدرت» که با یک فاصله‌‌ی زمانی 10 ساله از همدیگر و در سال‌‌های1970 تا 1990 به زیور طبع آراسته گردیده‌‌اند، یک سیر فکری ثابت را دنبال می‏‌نماید. این ایده و خط فکری، که در واقع عنوان کتاب دوم وی نیز هست، پیش‌‏بینی ظهور موج سوم در قرن بیست‏‌و‌یکم است. انتشار این کتاب‌‌ها در واقع رخداد مهمی بود که خوانندگان او را در سراسر جهان با پیش‌‏بینی تحولات عظیم سال‌‌های آینده و ظهور جامعه‌‌ی فراصنعتی دچار حیرت و شگفتی کرد. او در این کتاب‌‌ها ابعاد گوناگون «تغییر» و دگرگونی سریع جهان ما را ترسیم نمود و از عارضه‌‌ی تازه‏‌ای به نام بیماری «تغییر»، که امروزه بخش مهمی از جمعیت جهان را فراگرفته و درگیر خود ساخته است، سخن به میان آورد و هشدار داد که بشر با شتاب زیاد به سوی آینده‏‌ای ناشناخته پرتاب می‏‌شود که نه شناخت درستی از آن دارد و نه به هیچ وجه برای رویارویی با آن آماده است و برای این مواجهه نیز هیچ خط مشی و استراتژی مشخصی هم ندارد.
 
محور و نقطه‌ی ثقل هر 3 کتاب مذکور «تغییر» است؛ تغییر از عصر صنعتی به دوره‌ی فراصنعتی. قرن گذشته قرن اتم بود و نماد قرن بیست‏ویکم اینترنت و فضای مجازی خواهد بود. جهان در حال ورود به دوره‏ای جدید است و طلیعه‌ی این فصل جدید از زندگی بشر از چند دهه‌ی پیش نمایان شده است. گذار از اقتصاد سخت‏‌افزار به اقتصاد نرم‏‌افزار و و وجود ارتباطات رو به‏ رشد، کامپیوترها و... همه و همه نشانه‌‏های ورود ما به دنیای جدید است. این دنیای جدید شامل مسائل نرم و غیر‌سخت‏‌افزاری، غیرملموس و پیچیده، نظیر اندیشه‏‌ها و آراست. این ویژگی، نوع جدیدی از جامعه و روابط را خلق می‏‌کند؛ جامعه‌‏ای که در آن شبکه‌‏های الکترونیکی مبنای بسیاری از مسائل خواهد بود.
 
از جمله عرصه‌‏ها و نهادهای دوره‌‌ی صنعتی که تغییر در آن اتفاق خواهد افتاد عرصه‌‌ی فرهنگ است که به مثابه‌‌ی یک کل، اجزای آن نیز دچار دگرگونی خواهد شد. به طریق اولی، یکی از اجزای فرهنگ نیز که در این پروسه دچار تغییر خواهد شد حوزه‌‌ی رسانه و اطلاع‌‏رسانی خواهد بود که به ‏واسطه‌‌ی ظهور اینترنت و ارتباطات و فضای مجازی شدیدترین و سریع‏‌ترین تغییر را تجربه خواهد کرد.
 
نسل‎‌های گذشته به هیچ‌ وجه نمی‎‌توانستند حجم اطلاعاتی را که امروزه با فشردن یکی از کلیدهای رایانه در دسترس ماست تصور کنند. برای تقریب به ذهن، نزدیک‎‌ترین مقایسه برای بیان تأثیر انقلاب ارتباطات در عصر حاضر، تشبیه آن به اختراع صنعت چاپ است.
 
پیش از پیدایش چاپ، دانش به حافظه یا روش‌های ذخیره‎‌ای وابسته بود که به دلیل پیچیدگی، امکان اینکه اطلاعات و دانش در اختیار عموم قرار بگیرد وجود نداشت. صنعت چاپ، حجم اطلاعاتی را که می‌توان ذخیره و ارسال کرد، به مقدار بسیار زیادی افزایش داد. اختراع صنعت چاپ، در زمان خود، انقلابی گسترده در عرصه‌‌ی تفکرات و اندیشه‌های دینی، فلسفی و سیاسی به ارمغان آورد. صنعت چاپ وسیله‌ای فراهم ساخت تا اطلاعات علمی در دسترس عموم قرار گیرد و بدین وسیله، گسترش و اشاعه‌‌ی دانش را میسر ساخت. اطلاعات، که به صورت انحصاری در اختیار «کلیسای جهانی» بود، از این وضعیت خارج شد و در اختیار همگان قرار گرفت. صنعت چاپ شرایطی را مهیا ساخت که منجر به فروپاشی سلطه‌‌ی کلیسای جهانی شد و در ادامه، چراغ راهنمای عصر علوم و اکتشافات شد. با راه یافتن این تغییرات در نهاد‌های سیاسی، مذهبی و وجدان انسان‌ها، صنعت چاپ به مدت 2 قرن سبب بروز اغتشاشات و آشوب‎‌هایی شد که این آشوب‌‏ها نمادها و سمبل‏‌های عصر کشاورزی را نابود کرد و مسیر ورود جهان به نظم نوین و عصر صنعتی را هموار نمود.
 
سمبل و نماد انتشار اطلاعات در عصر صنعتی «کتاب» بود که با ظهور تکنولوژی‌‏های جدید، روزنامه و رادیو و تلویزیون نیز به آن اضافه شدند؛ اما خود این کتاب‌ها و دیگر ابزارهای انتشار اطلاعات و اخبار در عصر صنعتی نیز، در مقایسه با پایگاه‌های اطلاعاتی و اینترنت، منابع بسیار دستوپاگیری هستند که برای استخراج مطالب مورد نظر از آن‌‌ها، باید وقت زیادی را صرف نمود. عصر ما، که از آن می‏‌توان به دوران «گذار» از دوره‌‌ی صنعتی به فراصنعتی یاد نمود، به واسطه‌ی ظهور و گسترش فضای مجازی و اینترنت در آستانهی تحولات و تغییرات فکری عظیمی قرار گرفته است و همان گونه که قبلاً اشاره شد، یکی از این تغییرات بااهمیت، تغییر در شیوه‌‎‌ی استفاده‌‌ی مخاطبان از رسانه‌‏ها‌ست.
 
یکی از شواهد و قراین تغییر در رسانه‌‏ها، تمایل عمومی مردم به استفاده از «فضای مجازی» برای کسب اطلاعات و اخبار است. به عبارت دیگر، نحوه و شیوه‌‌ی دریافت اطلاعات و اخبار تغییر یافته است. این روند  در سال‌‌های اخیر و به مدد پیشرفت تکنولوژی و فراهم شدن زیرساخت‌‏های ارتباطی، به شدت گسترش یافته است. در حالی که در سال 1993 حدود 50 وب‌سایت در جهان وجود داشت، تا انتهای دهه‌ی 90 این رقم حتی از 5 میلیون وب‌‌سایت هم فراتر رفت. بر اساس آمارهای موجود، در سال 2010 چین به تنهایی نزدیک به 400 میلیون کاربر داشت. در سال 1980 یک گیگابایت حافظه‌، فضایی به اندازه‌‌ی یک اتاق را اشغال می‌کرد؛ اما امروز 200 گیگابایت حافظه در جیب پیراهن ما جای می‌‌گیرد. مقدار اطلاعات دیجیتال هر 5 سال 10 برابر می‌شود. در سال 1992 تنها یک میلیون کاربر اینترنتی در جهان وجود داشت، اما ظرف 15 سال این رقم به یک میلیارد رسید.[1] افزایش غیرقابل باور کاربران اینترنتی، چشم‏‌اندازی بسیار فراخ و گسترده در مقابل رسانه‏‌های مجازی قرار داده است.
 
رسانه‏‌ها در این چشم‏‌انداز وسیعی که در قرن بیست‌‏و‌یکم برای آن‌‌ها ایجاد خواهد شد، بسیار متفاوت از قرن قبل عمل خواهند کرد. در عصر فراصنعتی،  دگرگونی در نحوه‌‌ی دریافت اخبار و اطلاعات به طور شدیدی شیوه‏‌های دریافت سنتی خبر را تحت تأثیر خود قرار داده است و میزان مراجعه‌‌ی مردم به رسانه‏‌های سنتی و غیرمجازی به شدت کاهش یافته است؛ به طوری که طبق آمارهایی که مؤسسه‌ی گالوپ منتشر نموده است، میزان مراجعه‌‌ی مخاطبان به فضای مجازی برای اخذ اخبار و اطلاعات، از 23 درصد در سال 2005، به 39 درصد در سال 2012 رسیده است؛ در حالی که در همان زمان، تمام رسانه‌‏های قرن بیستمی مانند تلویزیون، رادیو و نشریات چاپی با کاهش شدید مخاطب روبه‌رو بوده‌‏اند. شدیدترین کاهش، در بین رسانه‏های سنتی، مربوط به کاهش مخاطبان روزنامه بوده است؛ به طوری که در یک فاصله‌‌ی زمانی 21ساله، یعنی از سال 1991 تا 2012، میزان خوانندگان روزنامه از 56 درصد در سال 1991 به 29 درصد در سال 2012 کاهش داشته است. در این میان تلویزیون، که در دهه‌‌ی90 با کاهش شدید بیننده رو‌به‌‌رو بود، با بهره‌‏گیری از تکنولوژی اینترنت، برنامه‌‏های خود را بر روی این شبکه قرار داد و با این روش توانست به طور موقت بینندگان خود را افزایش دهد؛ ولی همان طور که پیش‌تر اشاره شد، قرن رسانه‌‏های غیرمجازی دیگر سپری شده است و در سال‌‌های اخیر، مخاطبان تلویزیون مجدداً کاهش داشته‌‏اند؛ به گونه‏ای که تلویزیون، که زمانی به تنهایی حدود 75 درصد مخاطبان را به خود جلب می‏کرد، اکنون تنها 55 درصد مخاطبان را در اختیار دارد[2] و با توجه به روند شدید رو به رشد رسانه‏‌های فعال در عرصه‌‌ی «فضای مجازی»، روند کاهش مخاطبان رسانه‌‏های قرن بیستمی ادامه خواهد یافت.
 
نکته‌‌ی مهم دیگری که در روند افزایش مخاطبان رسانه‌‏های مجازی باید به آن اشاره‌ شود، گروه سنی استفاده‌‏کنندگان از این گونه رسانه‏‌هاست؛ در حالی که میزان کاهش دریافت اخبار از مجاری سنتی برای کل جامعه تنها 6 درصد بوده است، این کاهش در گروه سنی 18 تا 29 سال، که قشر جوان جامعه است، 14 درصد بوده است. این موضوع نشان می‌‏دهد که آینده به رسانه‌‏های مجازی تعلق دارد و رسانه‌‏هایی که اصرار بر ادامه‌‌ی روش گذشته داشته باشند محکوم به فنا خواهند بود. [3]
 
نکته‌‌ی مهم دیگری که در آسیب‏‌شناسی رسانه‏‌های مجازی باید به آن توجه نمود کیفیت مطالب ارائه‌‌شده در رسانه‏‌های مجازی است. بخش قابل توجهی از مطالبی که در این گونه رسانه‌‏ها منتشر می‏شود خبری هستند. خروجی اکثر این پایگاه‌‏ها مطالب صرفاً خبری هستند و هیچ گونه اطلاعات تحلیلی و تبیینی در آن‌ها ارائه نمی‌‌گردد.
 
مخاطبان در این گونه سایت‏‌ها فقط خبر دریافت می‏‌کنند و هیچ گونه مطالب تحلیلی به آن‌‌ها عرضه نمی‏‌شود؛ در حالی که پایگاه‌‏های تحلیلی و تبیینی این توانایی را دارند که با تولید تحلیل، خوراک فکری برای نخبگان جامعه فراهم نمایند و به جامعه سمت‌‌و‌سو دهند. به همین دلیل است که وجود چنین سایت‏‌هایی برای جامعه‌‏ای که خواه‏‌نا‌خواه وارد عصر فراصنعتی خواهد شد، بسیار مهم و حیاتی است. فعالیت رسانه‌‏ای در فضای مجازی در دنیای امروز یک نیاز است و ارائه‌‌ی تحلیل در این فضا یک الزام.

نتیجه‌گیری و راهکار
 
«تغییر» مشخصه‌‌ی اصلی و محوری قرن آینده خواهد بود و در این میان، پیش‌‌گامی با کسی است که در تطبیق خود با این تغییرات عظیم پیشرو باشد و انعطاف‏‌پذیری بیشتری با این تغییرات از خود نشان دهد و به بیانی دیگر، آینده در آنجا زودتر اتفاق بیفتد.
یکی از حوزه‏‌هایی که به شدت تحت تأثیر موج «تغییر» قرار خواهد گرفت حوزه‌‌ی رسانه و اطلاعات خواهد بود. آینده از آنِ رسانه‌‏هایی است که در عرصه‌‌ی «فضای مجازی» فعال باشند و در آن خود را بروز دهند. در عصری که اطلاعات مبنای قدرت است و هر کس اطلاعات داشته باشد قدرت هم دارد، سرچشمه‌‌ی اطلاعات در رسانه‌‏های دیجیتال نهفته است. نگاهی به آمارهای مکتوب و شفاهی بیانگر این مطلب است که این رسانه‏‌ها در رقابت با رسانه‏‌های سنتی گوی سبقت را ربوده‌‏اند. کاهش مداوم مخاطبان رسانه‌‏های سنتی از یک طرف و افزایش هم‌‌زمان رسانه‌‏های مجازی، از سویی دیگر، شاهدی بر این مدعاست.
 
آنچه قطعی و مسلم است این مسئله است که در قرن بیست‌‏و‌یکم رسانه‌‏هایی که در خارج از حوزه‌‌ی «فضای مجازی» به فعالیت بپردازند از گردونه‌‌ی رقابت حذف خواهند شد و رسانه‌‏های فعال در عرصه‌ی «فضای مجازی» و دیجیتال جای آن‌ها را خواهند گرفت. آنانی که نتوانند چنین کنند و خود را با شرایط جدید تطبیق دهند، در پیچ‌‏و‌خم طوفان تغییرات، تلف خواهند شد.
 
همچنین در فضای مجازی، رسانه‏‌هایی می‏‌توانند در عرصه‌‌ی رقابت باقی بمانند که علاوه بر خبر، به تولید تحلیل نیز بپردازند. رسانه‏‌های مجازی صرفاً خبری، هرچند در ابتدای کار با اقبال مواجه خواهند شد و میزان مراجعه به آن‌ها فراوان خواهد بود، ولی در نهایت این سایت‏‌های تحلیلی و تبیینی خواهند بود که گوی سبقت را خواهند ربود و ماندگاران این عرصه‌ی فرهنگی در قرن 21 خواهند بود.
 
حال که شرایط به گونه‌‏ای شده ‏است که خواسته یا ناخواسته به قرن بیست‌‏و‌یکم و عصر فراصنعتی پرتاب شده‏‌ایم، لذا بهتر است که به ابزار و وسایل زندگی در این قرن مجهز باشیم. در اختیار داشتن رسانه‏های مجازی تحلیلی یکی از مهم‌‌ترین ابزارهای زندگی در این دوران عجیب و پرتلاطم است.
 
منابع:
 
1.جوزف نای، آینده‌‌ی قدرت، ترجمه‌‌ی رضا مراد صحرایی، تهران، مؤسسه‌ی تحقیق و توسعه‌ی نوین دانشمند، 1391، ص 47.
 
2.http://www.people-press.org/2012/09/27/in-changing-news-landscape-even-television-is-vulnerable/
 
 
  • ساروزه رستمی

رسانه وتغییر باورها

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی